تست خود!شناسی
مدتها پیش سایت تبیان یه تست روانشناسی – مثل همیشه – ترتیب داده بود که کلی هم تبلیغش
کرده بود ، ما هم یه کم آدم جوگیر (!) ، خوندیمش و به سؤالاش هم جواب دادیم
و منتظر اعلام نتیجهی (!) شخصیت خودمون موندیم :
به خود امیدوار باشید ، دیگران شما را بانشاط ، سرزنده ، سرگرم کننده و جالب و جذاب می بینند
. شما دائماً مرکز توجه جمع هستید و از تعادل رفتاری خوبی بهره مند هستید
. فردی مهربان ، ملاحظه کار و فهمیده به نظر می رسید . قادر هستید به موقع باعث شادی
و خوشی دوستان شوید و اسباب هلهله و خنده آنها را فراهم کنید
و در همان شرایط و در صورت لزوم بهترین کمک بر اعضای گروه هستید.
+ کلی از خودمون خوشمان آمد ...
چند روز پیش هم یکی از مجلات خانواده - اسمش رو نمی گم تبلیغ میشه – یه جور
آزمون شخصیت شناسی چاپ کرده بود که از بیکاری (!) ،
خوندیمش و به سؤالاش هم جواب دادیم و بدون اینکه منتظر جوابش بمونیم ،
چند صفحه رو ورق زدیم و نتیجهی آزمونمون رو السّاعه (!) مشاهده کردیم :
شخصیتی خود محور و بلند پرواز دارید . انسانی گوشه گیر و منزوی هستید
و کمتر در گروه دوستان شرکت می کنید . نگرانی و عصبانیت همواره در چهرهی شما مشهود است .
انسانی دودل و شکاک هستید که دائماً به همهی مسائل ایراد می گیرید و کمتر حاضرید
به رفع ایراد دیگران بپردازید . سعی کنید در رفتار خود با دوستانتان تجدید نظر کنید .
+ کلی از خودمان بدمان آمد ...
به سلامتیِ درخت نه به خاطرِ میوهش، به خاطرِ سایهش. به سلامتیِ دیوار!
نه به خاطرِ بلندیش، واسه اینکه هیچوقت پشتِ آدم رو خالی نمیکنه.
به سلامتیِ دریا! نه به خاطرِ بزرگیش، واسه یه رنگیش. به سلامتیِ سایه!
که هیچوقت آدم رو تنها نمیذاره. به سلامتیِ پرچم ایران! که سه رنگه تخممرغ! که دورنگه ،
رفیق! که یهرنگه. به سلامتیِ همه اونایی که دوسشون داریم و نمیدونن،
دوسمون دارن و نمیدونیم. به سلامتیِ نهنگ! که گنده لات دریاست.
به سلامتیِ ز نجیر! نه به خاطر اینکه درازه، به خاطر اینکه به هم پیوستس.
به سلامتیِ خیار! نه به خاطر «خ»ش، فقط به خاطر «یار»ش. به سلامتیِ شلغم!
نه به خاطر «شل»ش، به خاطر«غم»ش. به سلامتیِ کرم خاکی!
نه به خاطر کرم بودنش، به خاطر خاکی بودنش. به سلامتیِ پل عابر پیاده!
که هم مردا از روش رد میشن هم نامردا! به سلامتیِ برف!
که هم روش سفیده هم توش. به سلامتیِ رودخونه! که اون جا سنگای بزرگ
هوای سنگای کوچیکو دارن. به سلامتیِ گاو! که نمیگه من، میگه ما .
به سلامتیِ سرنوشت! که نمیشه اونو از سر نوشت.
برای اولین بار آرایشگاه دو شقیقه موهای ما را دو مدل زده
وقتی ازش میخوام یقه ی لباسم رادرست کنه خوب میفهمه که دلم میخوادبهم توجه کنه!
صبح ماشینم یخ زده بود ازشیشه ها گرفته تاموتورش
دلم یک جورایی دلهره داره
کلاس زبانم نرفتم هنوز با مغزم کنار نیامدم
به نام آنکه همه دوستش داریم ...