تعمير و نگهداري از كاخ سفيد بصورت يك مناقصه مطرح شد.

يك پيمانكار آمريكايي، يك مكزيكي و يك ايراني در اين مناقصه شركت كردند.

پيمانكار آمريكايي پس از بازديد محل و بررسي هزينه هامبلغ پيشنهادي خود را 900 دلار اعلام كرد.

مسؤل كاخ سفيد دليل قيمت گذاري اش را پرسيد و وي در پاسخ گفت:

400 دلار بابت تهيه مواد اوليه + 400 دلار بابت هزينه هاي كارگران و... + 100 دلار استفاده بنده.

..

پيمانكار مكزيكي هم پس از بازديد محل و بررسي هزينه ها مبلغ پيشنهادي خود را 700 دلار

اعلام كرد. ۳۰۰ دلار بابت تهيه مواد اوليه + 300 دلار بابت هزينه هاي كارگران و... + 100 دلار

استفاده بنده.

..

..



..
..
..

اما نوبت به پيمانكار ايراني كه رسيد بدون محاسبه و بازديد از محل به سمت مسؤل كاح سفيد

رفت و در گوشش گفت: قيمت پيشنهادي من 2700 دلار است!!!

مسؤل كاخ سفيد با عصبانيت گفت: تو ديوانه شدي، چرا 2700 دلار؟!!!!!

پيمانكار ايراني در كمال خونسردي در گوشش گفت:

..

آرام باش...


1000 دلار براي تو...... و 1000 براي من ....... و انجام كار هم با پيمانكار مكزيكي.

و پيمانكار ايراني در مناقصه پيروز شد

خوشی باخوبی فرق دارد،بخاطرخوبیهاازخیلی خوشیهاباید گذشت.

این روزها اشفته ام...نمیخوام دل کسی را آزار بدم بایدرفت

کلاس زبانمان شکنجه گاه شده ار بس مشق و تکلیف داریم

امروزاصلا استراحت نداشتم نمیدونم ماه رمضان چه کنم