من و این روزها...............
قدیم تر ها شمع های روی کیک تولد را میشد با یک فوت خاموش کرد بس که کم بودند...
اما حالا ... تا شمع را چه کنم؟!... باز خدا بیامرزد اموات آنها که این شمعهای عددی را
اختراع کردند،آدم عمق فاجعه را زیاد حس نمی کند! 
![]()
......................................................................................................................

دست خودت نیست
عاشق که باشی
گاهی دوست داری
تکیه بدهی ..پناه ببری ..ضعیف باشی
دست خودت نیست
عاشق که باشی
گهگاه حریصانه بو می کنی دستهایت را
شاید عطر تلخ و گس زنانه اش لا به لای انگشتانت باقی مانده باشد ...
دست خودت نیست
عاشق که باشی
همه ی دیوانگی های عالم را بلدی

...........................................................................................................................
را هم من باید پیگیری کنم و انجام بدم وایشان........
+ نوشته شده در شنبه شانزدهم اردیبهشت ۱۳۹۱ ساعت 6:25 توسط سمفونی صبر
|
به نام آنکه همه دوستش داریم ...