عاشقانه های مردی از تبار عشق.......
* دردنیاازهرکاری که برای دیگران ازدستت برمی آید،فروگذار نکن.
اقلاً با اخلاق خوب و روی خوش از دیگران احوالپرسی کن. برای دیدار با فقرا به خانهشان برو.
در هر مرتبه و جایی که هستی،نگاه کردن به زیردست عبادت است. به ایمان هم که رسیدی،
زیردستهایت را با محبّت نصیحت کن. هم از آنچه از دنیا داری، بینظر انفاق کن و
هم از آنچه ازآخرت واخلاق پسندیده داری،بینظر بذل وبخشش کن.اگر چنين کنی،خواهی دید
که نماز و عبادتت هم بزرگ میشود.
* با پایینتر از خود بنشینیم تا اولیائمان با ما بنشینند.
....................................................................................................

دستانم شاید، اما دلم نمی رود به نوشتن؛
این کلمات به هم دوخته شده، کجا؛
احساساتِ من کجا؛
این بار، نخوانده مرا بفهم ...!
............................................................................
باهمه ی زحماتی که میکشد این روزها ازش دلخورم...![]()
فکر کنم شده اون روزگاری که بهش میگن عشق سیری چند؟!!!![]()
بلیطم شده ۵میلیون تومان ....فکر کنم باید از این رفتن بگذرم....!!!![]()
به نام آنکه همه دوستش داریم ...