مولاي من سلام ،

اين روزها کجايي ارباب ؟ کسي براي ديدنت مي آيد ؟ روز شهادت مادرتان است

کسي هست تا برايتان دسته گل بياورد ؟

خوش بحال کسي که از دستان شما جواب دعاهایش را بگیرد ، راستي خيمه گاهتان

را سیاه پوش کرده اید ؟کسي هست تا برايت خيمه سبز و زيبايت راسیاه پوش کند؟

راستي خيمه گاهت کو؟؟!!

بيا در اين روز از آن بيابان غربت کوچ کن ، بيا و خيمه سبزت را در زميني دیگر علم کن .

ميخواهم بيايم ، اي کاش مي شد،،! کاش ميشد بيايم خيمه زيبايت را پارچه ی سیاه

بندم ، کاش ميشد بيايم و لب به لبت بنشينم و رخساره زيبايت را به نظاره بنشينم ،

نميدانم آن روز که حسين(ع) شهیدشد شما چه کرديد !! آن روزي که

عباس(ع) متولد شد کجا بوديد ، شايد روزي که عمويت عباس(ع) متولد شد شما

کف العباس بودي و به ياد آن روزي که علي (ع) بر دست هاي عباس(ع) بوسه ميزد

شما هم لب بر بازوان عباس (ع) نهادي و مي بوييدي و مي بوسيدي .........

و اما اين روزها ديگر نوبت شماست ، اين بار ميخواهم دنبال خيمه سبزت بگردم تا روز

شهادت را پرچم سیاه بندم ولبخند رضایتتان را ببينم .


مولاي من خيمه گاهت کو؟؟......

...................................................................................................................

هرگز به گذشته برنگردید؛

اگر سیندرلا برای برداشتن کفشش بر می گشت؛

هیچ گاه یک پرنسس نمی شد ...!

................................................................................

این روزها از صبح کارو کارشب ها هم نیمه شب بیدارمیشم نکند سوالی رانگفته باشم.

شده یک روزی احساس کنید فراموش شدید اصلا کجای زندگی هستید؟

همیشه این موقع ها بلیطمو هم گرفته بودم اما امسال هنوز اقدام هم نکردم

یک نفر به راحتی پولی ازم گرفت و یک لیوان آبم روش